بعد از شیش صبح بیست و یکم بهمن، امروز سیزده شهریور به تقویم روزهای باورنکردنی زندگیم بدل شد. و ته همه ی این از دست دادن آدم های مهربون و باور نکردنش به یه چیزی رسیدم:

« دنیا خیلی بی رحم تر از چیزیه که فکرش رو میکنیم. لطفا لطفا لطفا همدیگه رو دوست داشته باشیم؛ خیلی زیاد.»

نمی‌تونم بگم دقیقا کی هستم‌. هنوز نفهمیدم. اما می‌دونم دلم می‌خواد یه ستاره واقعی یا کرم‌شب‌تابِ کوچولو باشم. از قصه‌ها، درناها و آسمون خوشم میاد. این‌جا از زندگی، ادبیات و غم می‌نویسم.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان