نیمه شب های روشن[۳]

چقدر این آسمون شگفت انگیزه! چقدر من ماه رو دوست دارم! چقدر دلم میخواد به جای لونا باشم و دختری که ماه رو مینوشه من باشم. 

همه ی ستاره ها بهم چشمک میزنن و من ستاره خودمو گم میکنم. هوا بوی پاییز میده و پادکست من رو به دنیای روم برده. دنیای نمایشنامه ها رو کشف کردم و بیشتر و بیشتر شیفته تئاتر شدم. بی وقفه کتاب میخونم. طوری که انگار تا آخر شهریور فرصت دارم و بعدش نمیتونم توی دنیای قصه ها شیرجه بزنم.

روز ها فکر میکنم چقدر توی نوشتن ناتوانم و چقدر بلد نیستم کلمه ها رو با جادو کنار هم بچینم و آدما از خوندن نوشته هام مسحور بشن. شب ها سعی میکنم خودمو قانع کنم من هنوز باید بیشتر و بیشتر بخونم و کلمه های جادویی رو دونه دونه به سمت خودم جذب کنم. 

دلم میخواد ساز زدن بلد باشم. ویولنیست بشم. پیانیست بشم. دلم میخواد توی مترو برای آدما آواز بخونم و ساز بزنم. تمام شهر های دور دنیا رو ببینم و توی کافه زیر نور شمع برای آدم ها شعر بخونم و اونا از قهوه ها، شعر ها، صداها و بوهای کافه م لذت ببرن. 

آخ که من چقدر دلم میخواد زندگی کنم.

+ متن بسیار بسیار بداهه و صرفا برای رهایی از ننوشتن نوشته شده. 

۱۴ نظر
روناهی
۱۲ شهریور ۰۰:۴۵

بچه ها شما میدونین فونتم چرا اینجوری شده ؟:(

حسین قنبرلو
۱۲ شهریور ۰۰:۴۵

عالی بود واقعا بیسته

پاسخ :

مچکرم
:) 
Kimix ngh_
۱۲ شهریور ۰۱:۵۳

خیلی زیبا بودد😍

پاسخ :

خیلی ممنونم.

خوش اومدین :) 
یاس ارغوانی🌱
۱۲ شهریور ۱۲:۴۷

فونتت درست شد :))

مثل اینکه اون فونت روی قالب اصلی  دیگه زوار در رفته شده و نسخه قدییمیش مشکل پیدا کرده. رفتم نسخه جدیدشو پیدا کردم برات جایگزین کردم :)

 

 

منم دلم خیلی کارها میخواد چند وقته دلم میخواد بنویسمشون تا حداقل از نوشتنشون یکم لذت ببرم اما هنوز ننوشتم :(

پاسخ :

آخ نرگس من اگه تو رو نداشتم چکار میکردم؟ :))) ها؟
ببخشید همش باعث زحمتتم. خیلی ممنونم ازت دختر مهربون. 
من از وبلاگ نویسی فقط چرت و پرت انتشار دادن بلدم انگار. 


بنویس. امیدوارم حالتو خوب تر کنه :)) 
سما نویس
۱۲ شهریور ۱۶:۵۱

اما من الان محسور شدم.محسور اینکه دوباره فرصت زندگی کردن رو به خودم بدم.

پاسخ :

خوشحالم!
حس میکنم و خوندم از نوشته هاتون ویولن میزنین!اره؟
خواستم بگم خوش به حالتون موقع نواختن :)) 
چوی زینب دمدمی
۱۲ شهریور ۲۱:۴۷

منم راجبه کلمات دقیقا همین فکرا رو میکنم.وهمیشه به خودم میگم؛تو باید بیشتر وبیشتر وخیلی خیلی بیشتر بخونی.
ولی من نوشته هاتو دوست دارم.خیلی...لطیف وزلالن.حس خوبی رومنتقل میکنن.
برات حس های رنگی بیشتری آرزو میکنم که بتونی بیشتر ازشون بنویس.آهان یه خواهش.لطفا بازم کتابایی که میخونی رو بهمون معرفی کن ماهم فیض ببریم=))

 

پاسخ :

بله. باید تلاش و کنیم و بخونیم و بخونیم وبخونیم و بنویسم.

خیلی ممنونم. خوشحالم که خوش حسن :))

مرسی:* منم برای تو.

من دختری که ماه رو نوشید رو دیروز تموم کردم. قبلش هم نمایشنامه باغ وحش شیشه ای تنسی ویلیامز رو خوندم. الانم وسط چند تا نمایشنامه از تنسی ویلیامز و آلبر کامو و چخوف سرگردونم :))
کتاب آب‌نبات هل دار رو دیشب شروع کردم و بعدش قراره پاستیل های بنفش و کتابخانه نیمه شب و دیوید کاپرفیلد و چند تا نمایشنامه دیگه رو بخونم.
:)) 
ᴺᵃᶳᵗᵃʳᵃᶰ ‌
۱۳ شهریور ۱۱:۰۵

دختری که ماه رو مینوشه..

چه قشنگ :)

پاسخ :

آره منم اسمشو دوست دارم. یه رمان نوجوان از کلی بارن هیل هست.
خیلی قشنگ بود :)) 
macho picho
۱۳ شهریور ۱۱:۵۰

سلام . خسته نباشید . با تشکر از متن زیبای شما .

خواستم یک نکته رو به عرض برسونم که املای کلمه ی " محسور " غلط می باشد . احتمالا منظور شما " مسحور " یعنی سحر شده بوده است . سحر را در باب مفعول ببرید ، میشه مسحور .

 

پاسخ :

سلام. ممنونم.

بله درسته. اصلاحش کردم. مچکرم از تذکرتون :)) 
یاسمن مجیدی
۱۴ شهریور ۱۹:۰۰

این روزها دنیات رو خریدارم

چند؟

پاسخ :

چی بگم؟ :))
امیدوارم روزهایی خیلی بهتر از روزهای من پیش روت باشه 
چوی زینب دمدمی
۱۶ شهریور ۱۵:۱۵

واییییی خیلی ممنون:))

دختری که ماه را نوشید رو قبلا تانصفه خونده بودم.آبنبات هل دار ودوتا کتاب بعدیش خیلی بانمکن هرچند من یکم باشوخی هاشون مشکل دارم ولی بازم خوندنشون لذت بخشه^^

پاستیل های بنفش رو نخوندم ولی زیاد درباره ش شنیدم.

کتابخانه ی نیمه شب؛من تقریبا آخراشم.واقعا کتاب جالبیه ایده ش خیلی نو بود.البته یکم کشداره:||

نمایشنامه هارو هم نخوندم بهتره برم سراغشون.

خب حالا من چنتا کتاب معرفی کنم برای جبران؟

مجموعه ی آنی شرلی رو خوندی؟از همون نویسنده،دوتا جلد قصه های جزیره هست ویه سه گانه ی امیلی.من خودم آنی شرلی رو بسشتر دوست دارم ولی اونا هم به همون اندازه جذابن.وجلد دوم قصه های جزیره رو هنوز نخوندم وقراره برم از طاقچه بخونمش=))

پاسخ :

قربانت :)

بابا تو کتابخوان قهاری دختر! :))
خیلی طولانیه آب‌نبات هل دار 
پاستیل های بنفش کمه. بخونش. 
وای منم وقتی خیلی طولانی باشه خسته میشم :((

اره برو برو. 

به به بگو :))
نه نخوندم :(
حتما میخونم شون. مرسی ازت *-*

منم حالا دیگه طاقچه بینهایت میخونم شون آخه نمیشه که کتاب خرید دیگه. 
یاس ارغوانی🌱
۱۸ شهریور ۱۵:۱۷

روناهیی قشنگ منکه کاری نکردم :*)

آخه حیف  این پستای پر از قشنگی نیست فونت از زیبایی ظاهریش کم کنه :*))

دوباره هم به پستای به این قشنگی نگی چرت و پرت که کلاهمون میره توهم ^-^


حالم با پستات و وویسای قشنگت خیلی خوب میشه *--*

پاسخ :

:**
قلبمم مرسیی:)

سعی میکنم 😶

بیشتر برات میفرستم تا بیشتر حالت خوب شه خب :*
چوی زینب دمدمی
۱۹ شهریور ۱۱:۰۷

عزیزمممم تعریفای شما که منو خجالت زده میکنه:))

ولی چه فایده که اصلا استعداد نویسندگی ندارم:///

عه آنی شرلیو هم نخوندی؟اون گزینه ی اوله اونو حتما بخون^^

پاسخ :

راست میگم دیگه *-*
 
اینجوری نگو :( خب منم باید اینو بگم اما سعی میکنم یادش بگیرم :)

با خجالت فراوون نه :(((
شرم زده می‌شود *
چوی زینب دمدمی
۱۹ شهریور ۲۳:۴۷

خدایا تو خیلی نوشته هات خوبن!!!

من حتی نمیتونم بنویسم://

 

اونقدری شبیه آنی شرلی هستی که فکر نمی کردم نخونده باشیش.بدو بدو برو سراغش برای خودت نوشته شده^_^♡

پاسخ :

مرسی مرسی TT
تو خوب میخونی :)
وقتی تو اینجوری میگی من عصبانی میشم ://

اینجوری که تو گفتی الان آرزو کردم کاش همین حالا همه ی کتاب های آنشرلی یا از آسمون بیوفته یا یه نفر بیاره دم خونه برام :((
فعلا دستم ازش کوتاهه اما سعیمو میکنم.
توی طاقچه هم نیستن :"" 
چوی زینب دمدمی
۲۰ شهریور ۱۴:۴۷

من راستش عین حقیقتو میگم:(( انقدر دلم میخواد بنویسم...ولی وقتی مینویسم میبینم که فقط دارم گند مبزنم و ولش میکنم!!

اون پستت که راجع به تابستون نوشته بودیو الان خوندم.چطوری یه نفر میتونه روزمرگی هاشو هم انقدر قشنگ بنویسه؟

 

ای بابا...خودمم رفتم خریدمشون😅

خب اگه با پی دی اف مشکلی نداری چهارجلد اولش پی دی افشون تو نت موجوده.

توی طاقچه هم عوضش قصه های جزیره وامیلی هستن:))

پاسخ :

نمیگی خب :(( منم حس میکنم بلد نیستم بنویسم فقط مینویسم همین :(((
 تو لطف داری به نوشته هام :((💙

وای پی دی اف اصلا نمیتونم بخونم. دارم برای استفاده از آخرین دقایق تابستون دست و پا میزنم =)
مرسی :*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نمی‌تونم بگم دقیقا کی هستم‌. هنوز نفهمیدم. اما می‌دونم دلم می‌خواد یه ستاره واقعی یا کرم‌شب‌تابِ کوچولو باشم. از قصه‌ها، درناها و آسمون خوشم میاد. این‌جا از زندگی، ادبیات و غم می‌نویسم.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان