آن دخترک کک مکیِ دلتنگ

من برای ستاره ها شعر می‌خواندم

ان زمان که ماه بوسه هایش را روانه ی لب های ماهی تنهای دریا می‌کرد

من شکاف اسمان ارغوانی شب را با اشک هایم پر میکردم

لباس هایی که دیگر ندیدمشان را از دور بو میکشیدم و بوی نفس هایی توی سرم می‌پیچید 

 آن نفس هایی که ششِ صبحِ روز  سه شنبه 

برایم خبر آوردند دیگر نخواهی شنید 

سکوت کرده بودم و آرام قطره هایی می‌چکید روی گونه ام  

گفتند هیچ وقت هیچ وقت دیگر آواز نخواهی خواند و پوستر های بازیگران را به دیوار نخواهی چسباند

من آفتابگردان های زرد باغچه خانه مان را دوستم می داشتم

و به رنگ زردشان قسمشان میدادم از بیمارستان که برگشتی 

دست هایت نلرزد 

بخندی 

و لباس هایت بوی آدامس هایی را بدهد که وقتی سالم بودی برایم خریدی 

حالا من آن دخترک کک مکی ام 

 که عصر های چهارشنبه کوله ام را بر میدارم 

میروم ته آن خیابان، روبه روی آن شیرینی فروشی که روزگاری کیک هایش را میپختی

و بوی قلب مهربانت را جستجو میکنم

همان بویی که  توی آن کیک تولد پنهان شده بود

به روزهای روشنی فکر میکنم که با خودت و با خنده هایت و دست های لرزانت زیر خاک بردی

یک ماه گرفتگی سمت چپ صورتم دارم

که میانش دخترکی شاد می‌خندد و مردی برایش بستنی می‌آورد و با هم تا ته یک باغ می‌دوند

حالا پوست گندمگونم که روزی دلم میخواست سفید می‌بود را دوست دارم

چشم هایم مثل تو است و خاک های آن جا به رنگ پوستم

خیال هایم را توی مشتم گرفته بودم و ساعت شنی های دنیا را التماس میکردم آن شب بیاستند و تو دوباره دستت را برایم تکان بدهی و من بدانم که بر میگردی 

و برای من از آن بو هایی میاوری

 که چقدر دلم برایشان تنگ شده است

 

۱۱ نظر
Cloudia Hirai
۲۳ تیر ۱۲:۴۸

وقتی عنوانو خوندم یاد کتاب چهارم آنه افتادم ....

دختر کک مکیه دلتنگ گیلبرت!

پاسخ :

آه انه ی عزیزم :))) 
هم میهن
۲۳ تیر ۱۳:۲۶

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

هم میهن ارجمند! درود فراوان!

 با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن

"وب بر شاخسار سخن "

هر ماه دو یادداشت ملی میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.

خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.

 

آدرس ها:

 

http://payam-ghanoun.ir/

http://payam-chanoun.blogfa.com/

 

[گل]

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

 

پاسخ :

:/
یاس ارغوانی
۲۳ تیر ۱۴:۱۳

ناخود آگاه ذهنم خوند آنه تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت...

 

از جمله وبلاگ ها با پست های دلنشین که باید همه بخونندشون :)))

پاسخ :

نرگس ببین من خود انه ام :)) انه اونجا ادامو در میاره :دی

آخ که من چقد ذوق میکنم با کامنتات:*
یاس ارغوانی
۲۳ تیر ۱۴:۴۸

:)) انه خیلی همزاد داره. خیلییی XD

 

من خیلی کیف میکنم وقتی پستاتو میخونم 3>

پاسخ :

آخ آره D:
قربان شما :)) 
یاسمن مجیدی
۲۳ تیر ۱۵:۵۸

《 خیال هایم را توی مشتم گرفته بودم 》

آفرین فاطیما. هرچند که این متن تسکینی برای اندوهت بوده اما ترکیب های جدیدی توش به کار بردی که نشون دهنده ی پیشرفتته

پاسخ :

خیلی ممنونم یاسمن 💚
نیوتون هیگز
۲۴ تیر ۰۰:۲۶

دل تنگ در قاب خاطرات و رویا ها

پاسخ :

... :))

ممنون که خوندین 
توکــا (:
۲۶ تیر ۰۲:۳۹

باز هم بوی قلب مهربانش را جستجو کن لطفا ! او باز خواهد آمد ...

پاسخ :

...

+گمونم اولین باره کامنت میدین. خوش اومدین :) 
توکــا (:
۲۶ تیر ۱۹:۲۵

بلی🌱

پاسخ :

بازم خوش اومدین :)) 
توکــا (:
۲۸ تیر ۰۲:۰۳

مرسییی🌹

پاسخ :

:)) 
hmd ja
۱۳ شهریور ۰۴:۱۲

چه فضای عجیبی داره. ارتباط با بو ها واقعا خاصه و جزئیاتش تو ته مغز آدما رسوب میکنه

پاسخ :

ممنونم که خوندین.
بله دقیقا همینطور بوها همیشه حاوی خاطراتن.

خوش اومدید :) 
hmd ja
۱۳ شهریور ۰۴:۱۲

چه فضای عجیبی داره. ارتباط با بو ها واقعا خاصه و جزئیاتش تو ته مغز آدما رسوب میکنه

پاسخ :

:) 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نمی‌تونم بگم دقیقا کی هستم‌. هنوز نفهمیدم. اما می‌دونم دلم می‌خواد یه ستاره واقعی یا کرم‌شب‌تابِ کوچولو باشم. از قصه‌ها، درناها و آسمون خوشم میاد. این‌جا از زندگی، ادبیات و غم می‌نویسم.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان